قبلاً بارها گفته شده بود - تخلف کردی، کار احمقانه ای انجام دادی؟ - آماده تنبیه شدن برای آن باشید. این نگهبان هنوز به بلوند رحم کرد. اول اینکه می توانست کارهای خشن تری با او انجام دهد و دوم اینکه بعد از این همه می توانست او را به پلیس تحویل دهد. در غیر این صورت، او را به لعنتی انداخت و او را رها کرد.
بلوند می خواست با ساقی بخوابد و برای این کار دلیلی پیدا کرد. او یک لیوان آبمیوه سفارش داد و به او پیشنهاد داد که با یک بادبزن به او پول بدهد. چه جور مردی از دادن جوجه خوشگل به دهان خودداری می کند! و حتی او را در یک عده قرار دهید. اتفاقی که دقیقاً افتاد. و بعد از قورت دادن مقدار زیادی از تقدیر - بگذارید او آب خود را بنوشد! ))